
اراده برای خواب رفتن وجود دارد و بر خلاف تصور عمومی، حالت آرمیدگی بعد از هیپنوتیزم خواب نیست. هیپنوتیزم شده ها بر خلاف آدم های خواب، از چیزهای در حال وقوع اطراف خود با خبر هستند. الگوهای فعالیت مغزی آنان در حالت عادی فرق دارد.۱۶۳ همچنین امواج مغزی در این حالت با امواج مغزی حالت خواب نیز در بسیاری از موارد متفاوت است.۱۶۴ این ها واقعیتی است که علم جدید آن را ثابت کرده است.انسان فرو رفته در حالت خلسه، در حدود تلقین، محدود و منحصر است. شرایط تلقین، هر چه که باشد؛ هنگامی موثر است که با اساس و ریشهی روانی شخص هیپنوتیزم شده، اصول زندگی و قواعد اخلاقی او تضادی نداشته باشد. لذا نمی توان با هیپنوتیزم فردی را وادار به ارتکاب جرم نمود.۱۶۵ روانشناسان معتقدند، هیپنوتیزم شدگان، مسئوولیت را به هیپنوتیزم کنندگان محولمی کنند، بنابراین تلقینات ایشان اجرامی شود. ولی در حالت هیپنوتیزم شدگی کاری خلاف اصول اخلاقی هیپنوتیزم شده انجام نمی گیرد و اساساً فرد کار خطرناکی نمی کنند.۱۶۶
بنابراین باید گفت که نمی توان، شخصی را تحت تأثیر هیپنوتیزم مجبور به انجام کاری کرد که تمایلی با انجام آن ندارد.۱۶۷ و به دیگر سخن، افرادی که تحت تأثیر هیپنوتیزم دست به ارتکاب جرم میزنند، میل باطنی به ارتکاب آن جرم در ضمیر ناخودآگاه و یا خودآگاه ایشان وجود داشته است.۱۶۸
گفتار دوم – قصد در خواب
رفتار انسانی هنگامی بعنوان”جرم” محسوب میشود که عناصر تشکیلدهنده آن تحقق یابد و برای آنکه رفتاری بعنوان جرم قابل مجازات باشد جمع آمدن عناصری چند ضرورت دارد. بعضی از این عناصر جنبه عمومی دارند یعنی وجود آنها در همه جرائم الزامی است و بعضی دارای جنبه خصوصی هستند. همانگونه که قبلا بیان گردید، عناصر عمومی جرم عبارت انداز: ۱.عنصر قانونی ۲.عنصر مادی ۳.عنصر معنوی. هریک از عناصر مذکور نیز میتواند دارای مراتب یا ارکانی باشد. قصد نیز که، در این مبحث به بررسی آن خواهیم پرداخت را، جز شرایط و به نوعی ارکان عنصر معنوی جرم میباشد.
برای بررسی وضعیت قصد در خواب، شناخت ماهیت آن لازم و ضروری است. در این مبحث ابتدا ماهیت قصد، سپس جایگاه آن در خواب بینانمی گردد.
بند اول – ماهیت قصد
قصد در لغت به معنی راه میانه رفتن، آهنگ چیزی کردن، میانه روی، عزیمت، آهنگ، نیت و مقصود آمده است وهمچنین به معنای توجه و التفات به چیزی می باشد.۱۶۹
کسی که با توجه و عالماً، عامداً بسوی چیزی می رود، در واقع قصد آن را کرده است، عنصر علم و عمد اجزاء لاینفک قصد بشمار می روند.
«جوهرهی تمام اعمال حقوقی – از منظر فقهی و اصولی – قصد است.»۱۷۰
معنای اصطلاحی قصد نیز هماهنگ با معنای لغوی آن می باشد. در این خصوص گفته شده است: فمعنی القصد و النیه هوالاراده نحو الفعل او بعباره اخری هو توجیه الاراده نحو الفعل. یعنی معنای قصد و نیت عبارت است از اراده بسوی فعل.۱۷۱
دکتر لنگرودی درتعریف قصد می گوید: قصد در علم حقوق عبارت است از مصمّم شدن به انجام یک عمل.۱۷۲
از نظر فقه اسلام، قصد همان نیت است. شریعت اسلام، همواره اعمال انسان را مقارن با قصدمی داند. نبی گرامی اسلام (ص)۱۷۳ در این موردمی فرمایند: همانا اعمال انسان به نیات است.۱۷۴ شریعت اسلام هنگام اثبات مسوولیت مجرم، به جهت عمل بر طبق قاعدهی تقارن اعمال بالنیات، تنها به جرم نمی نگرد؛ بلکه ابتدا به جرم و بعد به قصد مجرم نگاهمی کند و بر این اساس، مسئولیت مجرم را مترتبمی سازد. وقتی قصد مرتکب صورت خارجی به خود گرفت و از مرحلهی بالقوه به مرحله فعلیت درآمد، منشاء آثار کیفری خواهد بود.۱۷۵
در حقوق کیفری نیز میتوان گفت، قصد عبارت می باشد از توجه والتفاتی که شرط تحقق جرم و ترتب مجازات برآن می باشد. این قصد همان عنصر روانی جرم است که بدون آن عمل فاقد جنبه مجرمیت است و اصولاً جرمی واقع نشده است. قصد به این معنا مترادف عمد می باشد و لذا مجرم از نظر حقوق جزا کسی است که عالماً، عامداً مرتکب عملی شده است که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است. قاصد این قصد هیچ چیزی را ظرف اعتبار خلق نمی کند. در مقابل این قصد، سهو وجود دارد یعنی شخصی که بدون توجه و التفات عملی را انجام می دهد مثل مادری که در خواب بر روی کودکش می غلتد و منجر به مصدوم شدن آن کودک میشود.
از نظر حقوقدانان قصد مجرمانه حاکی از اراده ارتکاب در فعل یا ترک فعل و همین طور اراده در کسب نتیجه زائیده ذهن قانون گذار است بنابراین قصد مجرمانه (اعم از عام و خاص) را باید در قانون جزا جستجو کرد و لذا در هر جرمی، مفهومی واحد یا ثابت دارد.
اساس مسوولیت جزایی، ارتکاب جرم است، و مسوولیت مجرم با اختلاف درجات جرایم، متفاوتمی شود. هر گاه مجرم، با قصد مجرمانه، مرتکب جرمی شود، مستحق کیفر است و در صورتی که قصد و در صورتی که قصد ارتکاب جرمی وجود نداشته باشد، از شدت مجازات کاستهمی شود. بنابراین در تعیین کیفر، قصد ارتکاب جرم، مهم ترین نقش را دارد و همین قصد است که در اصطلاح حقوق جزایی وضعی، تحت عنوان قصد جنایی از آن یادمی شود.۱۷۶
در حقوق جزای اسلامی، قصد مجرمانه، قصد انجام فعل ممنوع یا قصد ترک فعل واجب با علم به اینکه قانونگذار (شارع) آن را ممنوع یا واجب نموده است، تعریف شده است.
برخی از علمای حقوق جزا، قصد مجرمانه را مترادف سوء نیت دانسته، آن را تنها در جرایم عمدی قابل تصورمی دانند. ایشان در تعریف قصد مجرمانه بیان داشتند: «قصد جنایی عبارت است از این که عمداً و با توجه به نتایج زیان بار جرم، کسی مرتکب جرم ایجابی، یا سلبی شود، با علم به اینکه قانونگذار، آن را حرام کرده، یا واجب دانسته، و فعل یا ترک فعل آن را جرم شمرده است.۱۷۷
قصد جنایی فقط در جرایم عمدی قابل تصور است، و در جرایم غیر عمدی، وجود ندارد. گاه مجرم با قصد سابق بر ارتکاب جرم، مرتکب جرممی شود. مثل اینکه فرضاً در جرم قتل پیش از آن که اقدام به ارتکاب کند، جرم را در ذهن خود سبک و سنگین کرده و سپس نیت ارتکاب آن را به قلب خود واردمی سازد، سپس برای تحقق بخشیدن به نیت و قصد مجرمانهی خویش، با تهیه وسیلهی ارتکاب جرم، رکن مادی قتل را وجود خارجیمی بخشد. گاه قصد سابق، وجود ندارد و فقط آنی پیش از ارتکاب جرم به وجودمی آید. در واقع قصد مجرمانه، با خود جرم همراه است.مانند نیت ارتکاب جرایم قتل و جرح و ضرب و غیره که در اثر مشاجره و نزاع بی درنگ و ناگهانی در انسان پدیدمی آید، و بلافاصله در اثر آن، خود جرم ارتکابمی شود.»۱۷۸
برای تحقق عنصر روانی در جرایم عمدی باید قصد مجرمانه وجود داشته باشد. قصد مجرمانه در قانون تعریف نشده است بلکه قانونگذار غالبا با استفاده از عناوین گوناگونی در عبارات قانونی آن را مشخص و بیان کرده است.۱۷۹ برخی از این عناوین عبارتند از: به قصد کشتن، به قصد سرقت، به قصد سوء خیانت، به قصد استفاده نا مشروع، به قصد کمک به دشمن، به قصد برهم زدن امنیت، به قصد اضرار به غیر، به قصد متهم کردن غیر و به قصد اخفاء با نیت فساد عالما و عامدا، با علم و اطلاع و…
با توجه به تعریف ارائه شده، در عمد یا قصد مجرمانه سه عامل وجود دارد:
۱. داشتن اراده که همانطور که بیان شده عنصر مشترک جرایم عمد و غیر عمد است؛
۲. خواستن عمل (قصد فعل)؛
۳. خواستن نتیجه مجرمانه حاصل از عمل (قصد نتیجه).۱۸۰
قصد واژه ای است، که گاه نیز به جای اراده یا همراه با آن استعمالمی شود. همان گونه که بیان شد، بین ان دو نهاد تفاوت اساسی وجود دارد. در حقوق کیفری، فعل ارادی، تجزیه به دو جزء قصد و ارادهمی باشد، که هر یک از این دو، کیفیت نفسانی مستقلی دارد. توجه دقیقی که علمای حقوق کیفری به عمل از یک سو و به آثار ناشی از آن از سوی دیگر نموده اند، سبب شده تا فعل ارادی به دو جزء قصد و اراده تقسیم گردد.۱۸۱
دستهای قصد مجرمانه را، ارادهی جهت یافته به مقاصد نهی شده در قانون جزا و عده ای نیز آن را علم و آگاهی مرتکب بر اینکه یک عمل غیر مشروع انجام دهد، دانستهاند.
اصل این است که بدون قصد مجرمانه نمی توان مرتکب را مقصر دانست، مگر اینکه قانون به صراحت یا با ملازمه، عملی را بدون قصد یا سوء نیت جرم بداند.۱۸۲
بنابراین، هیچ جرم عمدی، بدون قصد نیست و اینکه هر جرم عمدی با رفتار و قصد مجرمانه تحققمی یابد، صحیح خواهد بود. زیرا در این هنگام، قصد در قالب اراده تبلورمی یابد.۱۸۳
هر جرم عمدی علی الاصول تا اراده نباشد واقع نمیشود٬ لذا باید گفت، اراده در تمام جرائم اعم از عمدی و غیر عمدی حتی در جرائم اخلاقی نیز وجود دارد. اما آن چه مهم است این میباشد که میزان و سیطره مجرم بر عنصر مادی در عنصر روانی چقدر بوده است اگر اراده و قصد مرتکب به فعل و نتیجه تعلق بگیرد قصد مجرمانه و سوءنیت خواهد شد و اما اگر اراده مرتکب تنها به فعل تعلق بگیرد و نتیجه مقصوداش نباشد٬ خطای کیفری خواهد شد.۱۸۴
بند دوم – جایگاه قصد در خواب
قصد در قانون تعریف نشده است و مقنّن در متون قانونى با استفاده از عباراتى همچون: قصد سرقت، قصد اضرار، قصد استفاده نامشروع، عالماً، عامداً و امثال آن داشتن قصد مجرمانه را در ارتکاب جرم عمدى مورد تأکید قرار داده است بسیاری از دانشمندان نیز قصد مجرمانه را « آگاهی و علم مرتکب به نقض قانون جزا » دانسته اند. از حقوق دانان ایرانی نیز از جمله « دکتر گلدوزیان » قصد مجرمانه ( عمد ) را چنین تعریفمی کند: « عمد عبارت است از هدایت ارادهی انسان به سوی منظوری که انجام یا عدم انجام آن را قانون گذار منع یا امر کرده است ».
همچنین قصد را متضمن میل و تصمیم فاعل در رسیدن به نتیجهی مجرمانهمی داند. بنابراین میتوان گفت، قصد، توجه انسان است به نتیجهی عمل ارتکابی خویش و نیروی خلاقی است که در حالت شعور و توجه نمود پیدامی کند.۱۸۵
نظر به مطالب مذکور، این سوال مطرح است که، آیا میتوان شخص نائم را قاصد تصور نمود؟
و به دیگر سخن، آیامی توان جایگاهی برای قصد در خواب تصور نمود؟
دانشمندان علم حقوق بر اینکه شخص هنگام خواب مشاعرش کار نمی کند وبه چیزی توجه نداشته ودارای اراده، قصد واختیار نیست اتفاق نظر دارند.ه ر چند ممکن است فرد به قصد ارتکاب جنایت بخوابد و در خواب نیز اتفاقاً مرتکب جنایت نیز شود؛ لیکن در زمان سیطرهی خواب بر او، وی فاقد قصد است. قصد نهایی و مقوله، و میل ناآشکار و خفتهی انسان را نمی توان به عنوان عمد و قصد و یا سوء نیت به شمار آورد. هر چند سوء نیت، غالباً انعکاس تمایل و علاقه مرتکب فعل به اخذ نتیجهی مجرمانه است؛ ولی گاهی، که این علاقه و تمایل موجود نیست، قصد و سوءنیت موجودمی باشد و این در صورتی است که حصول نتیجهی مجرمانه به طور قطع و یقین قابل پیش بینی باشد.۱۸۶
اما خواب مصنوعی، با خواب طبیعی به لحاظ قصد نیز متفاوت است. با