فقه، سیاست، جنایی، -، دینی، تمدن

نگرانی ما به ویژه آنگاه تشدید میشود که مشاهده میکنیم تمامیتانگاری نسبت به فقه، رویکرد ریاست محترم مجلس شورای اسلامی نیز هست! : “باید در همه امور به مسائل فقهی رجوع کرد
“626
معنای ضرورت توسعهبخشی به فقه از طریق طرح حوزههایی مانند فقه پزشکی، فقه شیمی، فقه بازرگانی و
هرگز به احیاء تمدن اسلامی منجر نمیشود؛ چه، تاریخ بهترین گواه اثبات این مدّعاست
تمدنسازیِ اسلامی، پروژهای نیست که با تجمیع نصوص اسلامی و اجرآیاین متون در عرصه زمامداری- حتی با صدور فتاوای جدید بر مدار این نصوص و این مشربهای ائمه(ع) و تأسیس نهادهای پژوهشی فقهی به منظور توسعه حاکمیت فقه بر امر تقنین و دیگر قلمروهای مدیریت کلانِ کشورداری – میسر باشد
مادام که ماهیت فقه مطلوب و حتی فقه موجود هنوز در ذهن بسیاری از همین قبیل مسئولانِ عرصه سیاستگذاری فقهی و قانونی روشن نیست (بنگرید به پاراگراف بعد) و این دلسوزان چاره را فقط در توسعهی هرچه تمامترِ حاکمیت همین رویکردِ مبهم به فقه، بر عرصههای زمامداری میبینند، تمدن اسلامی بازسازی نخواهد شد؛ چه رسد به تمدنسازیِ نوآورانهی اسلامی و بومی
توضیح بیشتر برای فهم نقد نگارنده بر گفتمان نویسنده مذکور، ذیلاً معروض است
حجه الاسلام احمد مبلغی – رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی – در نشست علمی “ظرفیتشناسی فقه اسلامی برای علوم اسلامی” با تقسیم علوم اسلامی به دو سنخ “علم استنباطی” و “علم استکشافی”، فقه را مصداق بارزی از علوم استنباطی دانسته و در تعابیری ناهمسو و قابل نقد از یک سو گفته است “فقه به دنبال دستیابی به واقعِ است؛ البته واقعِ اعتباری” و از سوی دیگر اذعان داشته که “ما در علم استنباطی به دنبال دستیابی به حجت هستیم، هرچند این حجت در موارد بسیار، متضمن علم به واقع (یعنی حکم تشریع شده) نباشد
” ایشان در ادامهی تشریح